ماجرا
آقاي صادقي متولد 1356. او يكي از جواناني است كه با اعتماد به نفس خود توانسته گردشگري ورزشي را خيلي بيشتر از عدهاي كه امروز دايعه تصاحب آن را دارند اجرايي كند؛ آنهم بدون كمترين حمايت بخش دولتي. به هر حال اجراي تورهاي مختلف دوچرخهسواري در كوير و كوه و جنگل و دشت به يكي از برنامههاي عادي او تبديل شده و با هزينهاي اندك خاطرهاي خوش را در ذهن شما به جا ميگذارد. صادقي فعاليتش را در باشگاه گشتا انجام ميدهد. هر چند دوسالي بود كه تلفني با او صحبت ميكردم اما پس از حضور در كلاسهاي راهنمايان گردشگري ورزشي اواخر سال گذشته او را براي اولينبار ديدم. ناگفته نماند مديريت اين دوره به دليل لطفي كه داشت يكي از دوستان "صادقي" را به دليل اينكه دلش نميخواست، از حضور در كلاس منع كرد؛ اما ادامه اين ماجرا خالي از لطف هم نيست: باشگاه گشتا به دليل موفقيت در اجراي تورهاي گردشگري وزرشي اكنون به يكي از مشكلات سازمان ميراثفرهنگي و البته كميته ملي المپيك تبديل شده، چراكه اين دو سازمان عريض و طويل با مديريت يكسانشان و بده بستاني كه با هم پيدا كردهاند و عملكرد سراسر ابهام، بروندادي نداشته و نميتوانند تاب و تحمل بياورند كه بخشي خصوصي آنهم بدون حمايت اين چنين بال و پر پيدا كند. بد نيست بدانيد در يكي از كلاسهاي توريسم ورزشي آقاي مجتبوي به دليل اينكه كاري از دستش بر نميآمده به ايشان گفته كه "شما عملكرد فدراسيون را زير سوآل ميبريد" و در ادامه به فدراسيون دوچرخهسواري اعلام كرده كه چنين و چنان تا شايد با تخريب اين گروه بتواند خود در اين فدراسيون بخشي به نام گردشگري ورزشي راهاندازي كرده و مال و منالي كسب كند. همچون فدراسيون اسكي و اداره تربيتبدني استان تهران كه تنها نامي را با خود يدك ميكشند و فعلا به تدوين آييننامه فكر ميكنند.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی