رفع ظن
پنجشنبه، بالاخره پس از نزديك 50 روز تعقيب و گريز و ريشهيابي و هويت سنجي مشخص شد كه بنده متهم نيستم و در نهايت رفع ظن شدم. خب يكي از مهمترين تاثيراتي كه گرفتن كارت و بازدداشت و نميدونم برو و بيا و از اين حرفها داشت آشنا شدن با محيط نيروي انتظامي بود. شايد اگه من همون روز اول زيرميزي داده بودم كار به اين همه رفت و آمد منجر نميشد. شايد اگر سربازان و ماموران در حين انجام كار كمي صبر و گذشت داشته باشند اين همه دشمن براي خودشون نميتراشن. شايد اگه به جاي مسايل كوچك و بياهميت به موضوعاتي از جمله ترافيك و آلودگي صوتي و آبوهوايي توجه مي كرديم اعصاب مردم آرومتر بود و كارهاي خلاف در جامعه رايج نميشد. به هر حال كارت بياعتبار ما با رفع شك و شبهاي كه شده بود بازگردانده شد تا كشور درآرامش به كار خودش ادامه بده.
علت تاخير در اين نوشته هم اينترنت پرسرعت بود
1 نظر:
در ۱۰:۳۹ قبلازظهر, مرداد ۳۰, ۱۳۸۶, ناشناس گفت...
مراقب باش یه وقت رفع زن نشی !!
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی