هنر
پيش از هر چيزي بايد اعلام كنم افرادي كه خودشون رو بازيچه دست ديگران ميكنند و به عبارتي از ديگران مايه ميگذارند تو دنيا هيچي نميشن.( به نظر من). ما به دنيا اومديم تا با استفاده از نظات ديگران، بزرگترها و حتي كوچكترها و نه كوتولهها، دنيا رو به سمت تعالي سوق بديم نه اينكه با بافتن بندهايي حتي جلوي حركتمون رو بگيريم.
داشتن شخصيت چندگانه و از بين بردن حرمت هرگز نردبان ترقي نميشه بلكه ارتفاع بلنديه براي سقوط. انسان بيشتر از يك بار زندگي نميكنه و در اين فرصت كوتاه چارهاي جز دقت نداره. بايد هنرمندانه زندگي هنرياي خلق كرد.
شاملو ميگه: آرمان هنر عروج انسان است. طبعا كساني كه جوامع بشري را خرافه پرست و زبون ميخواهند تا گاو شيرده باقي بماند آرمان خواهي را "جهتگيري سياسي " وانمود ميكنند و هنر آرمان خواه را "هنرآلوده به سياست " ميخوانند. اينان كه اگر چه مدح خودشان را نه آلودگي به سياست بل كه "ستايش حقيقت " به حساب ميآورند، در همان حال برآنند كه هنر را جز خلق زيبائي حتي تا فراسوهاي "زيبائي محض " وظيفهئي نيست.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی