قاضي وبلاگنويس
حدود دو سال پيش بود كه اولين بار ديدمش. توي ساختمون فرهنگستان در منطقه ولنجك. اما شايد هيچ وقت فكر نميكردم قرار گذاشتن با اين بابا تا اين حد سخت و به عبارتي غيرممكن! باشه. به هر حال توي فاصله آشناييم با محمدرضا خليليقاضي تنها سه بار سعادت ديدار با ايشون نصيب ما شد. مهمترين عاملي كه باعث ميشد من با قاضي همكار شم تنها كوهنوردي و گشت كوهستان نبود، اولا ايشون يك مدت توي شهرك غرب مينشست و بي اينكه بدونه من ميبينمش عصرها با تاكسيهاي شهركغرب تجريش روانه منزل ميشد. اون موقع پاتوق «ميراثخبر» كاخ نياوران بود. علاوه بر اين آقاي قاضي با همين ميراثخبر يه خصوص بخش فنياش يه سرو سّري داشت !! و شايدم داره كه البته به ما مربوط نيست
به هر حال وقتي توي كوهنوشت ديدم آقاي قاضي وبلاگ زده احساس كردم حتما يه تحولي در خودش ايجاد كرده و ميخواد علاقهمندايي مثل من رو بينصيب نگذاره.
وظيفه ما عرض تبريك و موفقيت در انجام امور «سايبري» شماست آقاي قاضي عزيز.
1 نظر:
در ۱۰:۳۵ قبلازظهر, آبان ۰۷, ۱۳۸۵, ناشناس گفت...
هر کسی در وجودش یه منی داره که می خواد حال دیگرانو بگیره این منه تو الان زنده است. چه خبر حال گیر؟
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی