پرونده گم‌شده

about tourism & sport and etc.

۱۲ آبان ۱۳۸۶

از غلامان



13 ساعت راه تا غلامان و تحمل سختي در اتووبس و انتظار براي سوارشدن تاسكي برا رسيدن به روستا هم مانع از اين نشد كه من و برادرم محسن نخوايم به ديدن مسابقات سنتي كورس غلامان بريم. اين مسابقه كه در دو روز پنج‌شنبه و جمعه صبح برگزار شد تماما مردمي بود به همين خاطر جذاب بود. بعد از مسابقه هم مراسم عروسي محلي بود كه در اون آقاي داماد 22 ساله ازدواج كرده بود. مراسم كورس كه به اسب‌هاي تركمن اختصاص داشت هم به همين دليل برگزار شد. جالب اين‌جاست كه در مسابقه تمام خرج ج.ايز اسب‌هاي برنده را خانواده داماد در كنار كمك‌هاي مردم محلي تامين مي‌كردند. يك نكته جالب ديگه وجود ريش سفيدهايي براي قضاوت مسابقات بود. اين مسابقات بدون شرط‌‌بدني برگزار مي‌شه و باتوجه به اين كه روستاي غلامان نزديك مرز واقع شده،‌ نيروهاي نظامي و انتظامي نقش فعالي در برگزاري مسابقه دارند. استقبال از اين مسابقه بسيار زياد بود و جمعيتي نزديك 3 هزار نفر شركت داشتند. زن‌هاي هم در گوشه‌اي به تماشاي مسابقه نشسته بودند. بعد از پايان مسابقه تمامي شركت‌كنندگان به منزل آقاي روحاني كه صاحب مراسم بود رفتند و غذا خوردند. ما هم بعد از اينكه به منطقه جلگران رفتيم و كلي اسب اصيل كه به آقاي غيادي اختصاص داشت رو ديدم در كنار جاده ايستاديم و يك ساعتي منتظر شديم تا اتوبوس گذري بياد و ما رو ببره! گزارش مفصل‌تر از برنامه كه شامل متن و عكسه رو به‌زودي مي‌‌تونيد بخونيد


0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی