انجمنهاي غير دولتي را فراموش ميكنيم
نبود تعهد كاري در ميان اعضاي انجمن باعث شد از ميان بيش از هزار نفر عضو اين موسسه غير دولتي، تنها 50 نفر در مجمع حاضر شوند و در نهايت اين مجمع به فرصتي براي گفت و گوي دوستانه تبديل شه. عباس محمدي، رئيس هيات مديره اين انجمن علت اين امر رو نه تنها در ميان كوهنوردان، بلكه در تمامي اقشار جامعه مي دونه و ميگه «مردم از "زير بار كار" رفتن در هراس هستن و از كار تشكلاتي فراري.» با اين اوصاف نميشه آينده مطلوبي رو براي كشور تصور كرد. مردم كه بايد تصميم بگيرن از انجام اموري كه خودشون با پاي خودشون بنيان نهادن در گريز هستند و به اين ترتيب نميشه اميدي داشت به نظارت يا اعتراض به عملكرد دولتيها. نمونه بارز اون در تخريب محيط زيست به بهانه راهسازي و يا پرداخت بودجههاي نامعلوم به ارگانهاي خاص. و اين بيتفاوتي مردم به امور جاريه كشور دقيقا همون چيزي است كه حاكمان بهدنبالشن تا با خيالي آسوده و بدون بازتاب آنچناني سرمايهها و زمان رو بر باد فنا بدن.
موضوع ديگر براي كوهنوردي انتخابات اونه كه قرار هفته آينده برگزار شه. به نظرم هيچ تفاوتي بين اين انتخابات و ديكتاتوري و استبدادي كه مثلا در مورد رد صلاحيتهاي مجلس يا شوراي شهر وجود داره نيست. چرا كه آقاي شعاعي با هر پيشينهاي اومدن و يكسري از هياتهاي استاني رو عوض كردن و نميدونم افرادي رو از سوي فدراسيوني كه خودشو سرپرستياش رو برعهده دارند براي انتخابات برگزيدند و تازه خودشون هم حق راي دارن. اون وقت مثلا يكي ديگه از كانديداها چيكار مي تونه بكنه؟ نه حق راي داره، نه مي تونه كسي رو از استاني به سمت خودش بكشه و باقي قضايا، يعني عملا آقاي شعاعي دارن لباس رياست رو بر جامه خودشون ميدوزن. مباركه!
به قول يكي از دوستان بهترين راه براي اين وضعيت و افرادي كه موضوع گفتمان رو نميفهمن تنها يك گلوله است. منظورم آقاي رئيسه نه شعاعي.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی