پرونده گم‌شده

about tourism & sport and etc.

۱۵ بهمن ۱۳۸۶

قصه های کار در ایران

تا حالا فکر کردید چرا کار در ایران چندان جدی گرفته نمی شه؟ منظورم اینه که هر کی میره سر کارش به دنبال فراره تا اجرا. قبل از همه، این موضوع به خود شخص بر می گرده. وجدان! چیزی که ایرانیها، موقع تقسیم عقل از جانب پروردگار عالم، از بهره مندی اون غافل بودند و هواسشون رفته بود یه جایی که نمی تونم بگم! اما در کنار اون ضعف کارفرما هم مزید بر علت شده. اون چیزی که در این چند ساله برای من هویدا شده اینه که تا زوری از طرف بالادستی بر کارمند نباشه، کارمندهای ایرانی به دلیل بی وجدانیشون! کمتر تن به کار می دهند. از طرفی، تجربه هم نشون داده وقتی فشاری اعمال بشه، اونی که اهل انجام وظیفه است، خودش رو نشون می ده و اونی هم که اهل فرار از کاره رخ می نمایه. این موضوع در خود من یکی که صدق داره. چند روزی هست که مجبورم صبحها زودتر برم سر کار تا حداقل این ماه با کسری حقوق مواجه نشم، یا وقتی که در میراث بودم، اگه کمتر خبر می فرستادم، کمتر حقوق می گرفتم. پیشنهاد می کنم مدیران با تجربه! به این موضوع بیشتر توجه کنند.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی