پرونده گم‌شده

about tourism & sport and etc.

۲۷ دی ۱۳۸۵

دو خبر و يك عكس



قصه سازمان ميراث‌فرهنگي و كميته ملي المپيك داره داغ‌تر مي‌شه. پس از پايان جلسه ديروز، آقاي ملك‌زاده در برخورد با بابايي گفت «هركار كه مي‌خواي بكني بايد با مجتبوي هماهنگ كني؛ اين موضوع در آب خوردن هم صدق مي‌كنه. » ملك‌زاده اين حرف رو چندين و چندبار گفته تا اينكه كامبيزحان قصه ما يه جورايي حالش گرفته شده، گريه كرده و رفته كه اقبال خان رو بياره. اهميت بيشتر اين موضوع اونه كه اين دو مدعيه توريسم ورزشي در ايران هستند و اين موضع‌گيريه ملك‌زاده به نوعي حالگيري بود. البته اين كه «راوي» چقدر صحت و سلامت خبر رو تاييد مي كنه معلوم نيست. يه مصاحبه هم با رييس كميسيون توريسم كميته ملي المپيك دارم كه مانند نفوذي‌ها قصد داره همه‌چيز رو به نفع موقعيت خودش تموم كنه.





خبر ديگه اين‌كه دو تا بنده خداي ديگه رفتند به كوه ولي برنگشتند. حسن نجاريان هم گفته كه علت اين حوادث به فدراسيون كوهنوردي مربوط مي‌شه كه اصلا نه اعتماد و اعتقادي به گذشته‌ها نداره و نه اينكه جلسات كميسيون بررسي حوادث كوهستان رو برگزار مي‌كنه و مصوبات اين كميسيون رو هم ناديده مي‌گيره. اين موضع‌گيري از طرف فدراسيون با اون رييسي كه من در جلسه تفاهم نامه توريسم ورزشي ديدم و حرف‌هايي كه بعدش در مورد محيط ‌كوهستان به من زد، دور از ذهن نبود. بايد منتظر يه اتفاق ديگه موند. اين دفعه در كميته هيماليانوردي كه داره بدون برنامه‌ريزي قدم بر مي‌داره.




عكس بالا هم كه مي‌بينيد آقايون chn رو در لباس علماي زمان قاجارنشون مي‌ده كه كار شاهكار حسين پارياس. رديف بالا از راست به چپ به ترتيب دادور، گودرزي، خودم، جعفريان و امين و نشسته از راست به چپ پارياس، ظهوري و قوانلوقاجار.

2 نظر:

  • در ۲:۱۸ بعدازظهر, دی ۲۷, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس گفت...

    الهی! الحق که اگر تو این عکس نبودی من یکی گخ نمی خندیدم. راستی حسین ولی خان سلطان الاعظم سلطان بانو امر می کنه توجه نفرمودی ...امر می کنه که جمعه من یکی ساعت6 صبج کوه بیا نیستما تو رو خدا نریم. جان من نریم.

     
  • در ۱۱:۱۰ قبل‌ازظهر, دی ۲۸, ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس گفت...

    خوشم میاد خوب با موذی گری داری زیر آب کامبیز بابایی رو میزنیها. هر چند لباس اون پست به تن تو هم گشاده!

     

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی