پرونده گم‌شده

about tourism & sport and etc.

۱۰ دی ۱۳۸۶

توهم

اصولا یک خبرنگار باید بر طبق ایده های خودش و در کنار آن حمایتهای دبیر کار خود رو به پیش ببره. چیزی که اصول حرفه ای محسوب می شه؛ و اگر موردی باشه خصوصا باید از راه واسطه، یعنی همون شخصی که به عنوان دبیر میان مدیرعامل و خبرنگارهعمل می کنه، انجام بشه. در کنار این مورد نباید فراموش کرد که همه ما شخصیتی داریم و باید در اون راستا و برای ارتقاء اوضاع کشورمون در حوزه های متفاوت تلاش کنیم. یکی از این حوزه ها گردشگریه. اما متاسفانه خبرگزاری میراث فرهنگی با اینکه زمانی خود یکی از منتقدان سیاستهای اشتباه در بخش گردشگری و البته میراث فرهنگی و کتاب بود اکنون، کم کم به حمایت و لاپوشانی از ایرادهای دولت می پردازه. هر چند که در کنار اون اتفاقاتی هم هست که دیگه نمی شه ازشون به سادگی گذشت؛ مانند استمرارا به شرط حمایت! به هر حال رشد گردشگری ورودی توهمی است که فقط در ذهن عده ای خاص وجود داره و القاء اون به مردم کمی غیر ممکن می رسه. نه هتلهامون پره. نه خیابونهامون از گردشگر شلوغه و نه درآمدی از این راه نصیبمون می شه. اما میراث خبر با وجود تمام حرفه ای گری که داشت و احتمالا به دلیل چرخشی که چندی است در سیاستهاش دنبال شده، سعی در این داره که بگه اوضاع گل و بلبله و هیچ مشکلی نیست. شاید هم اشتباه از ماست. البته این اولین و آخرین موضوع نخواهد بود. انتظار می ره دوستانی که کمی واقعگرا هستند، راجع به این موضوع بیشتر توجه کنند. این نوشته البته به دلیل گرفتاریهای مالی بنده و خبرگزاری میراث فرهنگی نیست واقعا، بلکه بیشتر به یک دغدغه می مونه.

۵ دی ۱۳۸۶

لذت

وقتی که شرایط در جامعه نگران کننده است، وقتی که حضور پلیسها زمینه ساز از بین رفتن امنیت می شه، وقتی آلودگی های زیست محیطی روزبروز در شهرها افزایش می یابه، وقتی که مردم به محیط اطراف خودشون کمتر توجهی نمی کنند، وقتی روزانه بیش از دو ساعت از وقتمون باید در ترافیک و دود و صف اتوبوس و ماشین سپری شه، وقتی کوهها هر روز بیشتر تخریب می شوند و از وسط جنگلها اتوبان و جاده عبور می کنه، وقتی سهمیه بندی بنزین افزایش می یابه، و وقتی که کمتر انسانیتی در جامعه و حتی مسئولان به اصطلاح روشنفکر دیده می شه، تنها کاری که می شه کرد اینه که خودمون رو رها کنیم از این قید و بندها و لذت ببریم؛ از زندگی!

۲ دی ۱۳۸۶

کوتاه از مراسم پیشکسوتان کوهنورد

گردهمایی پیشگامان و پیشکسوتان کوهنوردی شب اول دی ماه برگزار شد. ابتدای مراسم با حضور در بخش "آسمان شب" سازمان جغرافیایی همراه بود. هرچند تجهیزات این مجموعه ارزشمند بود، اما به نظر می رسید اطلاعاتی که گوینده برای حاضران پخش می کرد چندان تازه و به روز نیست. در کنار اون اگر امکان رصد هم فراهم می شد که عالی بود. این بخش بیشتر به معرفی ستاره ها و بیشتر منظومه شمسی گذشت. در ادامه شرکت کنندگان به سالن عمومی رفتند و دقایقی رو باهم به صحبت و تجدید خاطرات پرداختند. حضور چهره هایی که چندان به دولتی بودن توجه نمی کردند هم نشان از توجه به این برنامه داشت. اجرای این گردهمایی با مشکلاتی همراه بود. نمونه اول به قول یکی از شرکت کنندگان مصرف بیش از حد انرژی بود، تا جاییکه بیشتر مردم مجبور به کم کردن البسه خود کرده بودند ولی گرم کننده ها با شدت به فعالیت خود ادامه می دادند. بعضی از حاضران هم از گرما و ناه با سیلی صورتشون رو سرخ کرده بودند. آقای شعاعی در مقابل در ورودی ایستاده بود گویا مجلس، مجلس ختم است. موضوع ختم، البته بیشتر در زمان مشکل بلندگوها و سیستم صوتی بیشتر نمود داشت و باعث ناراحتی حاضران هم شده بود. گروه موسیقی هم که در مقابل ما قرارا داشتند و خودشون رو برای اجرای برنامه حاضر می کردند وقتی این موضوع رو دیدند و البته نوع برخورد برگزار کنندگان، ترجیح دادند هنر خودشون رو ارایه ندهند.

آقای شعاعی هم، مانند دوستان دیگری که به مرتبه ای می رسند، با انتقاد از وضعیت پیشین مدیریت فدراسیون کوهنوردی، اعلام کرد: « ما وارث فدراسیون ورشکسته هستیم و بازسازی آن همت جمعی می طلبد.» البته ایشون نگفت که دوست داریم با انجمن کوهنوردان یا گروهها و باشگاههای کوهنوردی ارتباط بهتری در این زمینه داشته باشیم.

حضور همسر نیکول در این مراسم و پخش فیلمی درباره زندگی نیکول نیز هرچند جذابیتی داشت، اما با وضعی که در این مراسم ایجاد شد، به قول رفقا، فیلم شهید شد.

آقای عظیمی هم ظاهرا چندان از نحوه برگزاری راضی نبود، ظاهراً.

اما فکر می کنم همه این مشکلاتی که گفته شد و اونهایی هم که گفته نشد، می ارزید به چند ساعت دیدن دوستان قدیمی؛

۱ دی ۱۳۸۶

فاصله

در بی خبری گام بر می دارم؛ شاید این بی خبری مقدمه ای برای پرخبری در ماه باشه، شاید هم نشان دهنده ادامه راه: مشت نمونه خروار. به هر حال خودم رو با سایت و کار بازاریابی ام مشغول کردم. هر از چند گاهی هم آشنایان تماس می گیرند و ....بقیه ماجرا. خبرگزاری هم مثل اینکه از خداش بود که من بیام بیرون. چون الان که حدود یه هفته ای است که به اونجا سر نزدم، اون ها هم پیگیر نیستند. ولی معلوم نیست اصلا کسی اونجا هست یا نه چون اخبار سایت به قدری افت کرده و مزخرف شده که ارزش دیدن رو هم نداره. مثل اینکه دوستان دیگه هم در ادامه کارشون با خبرگزاری دچار تردید شدن. و اما این خروج ما از میراث، هر قدر هم خوب بود، اما اشکالاتی هم داشت که مهمترین اون فاصله داشتن با محافل خبریه. به طور مثال نتیجه اون رو در دیر به روزکردن این سایت می تونید ببینید. توضیح باید بدم خبر زیاده ولی دیگه هر چزیز رو نمی شه اینجا بیاریم؛ خب، کسی که خربزه می خوره پای لرزش هم می شینه؛ شاید در برنامه امشب پیشکسوتان کوهنوردی چیزی دستگیرمون شد.

اینو بگم دیگه گم شم: از میون تموم پیام های کوتاهی که به دستم رسید، یکیش جالب بود: "افتادن قربان بر روی یلدا مبارک"

۲۷ آذر ۱۳۸۶

دوره راهنمايان

بيش از 6 ماه مي‌گذره و ما منتظريم تا كميته ملي المپيك در مورد ارايه گواهينامه‌هاي دوره راهنمايان توريسم وررزشي زماني اعلام كنه. اما هنوز خبري نيست. يكبار بازي‌هاي آسيايي ماكائو، يك‌بار ماه رمضان،‌ يك‌بار سفر دبيران اين كلاس به خارج از كشور، يك بار بيماري و اين آخر هم ناقص بودن مدارك حاضران اين دوره. حالا احتمالا يه چند ماه ديگه هم بايد منتظر موند كه آيا دوستان حركتي از خودشون نشون مي‌دن يا نه؟ هرچند كه اوضاع فدراسيون‌ها هم اونقدر درِ پيته كه گرفتن يا نگرفتن اين مدرك‌ها فرقي هم نمي‌كنه. البته نبايد اوضاع نامطلوب مالي اونها رو هم ناديده گرفت. وقتي بودجه‌اي مثلا براي جذب مربي خوب ندارن،‌چه توقغي وجود داره كه بيان در حوزه گردشگري ورزشي سرمايه‌گذاري كنند. بهترين كار در اين شرايط پي‌گيري امور شخصيه تا وابستگي به حوزه‌هاي اداري.

۲۶ آذر ۱۳۸۶

از وطن


شهرام ناظري گفت: بايد پل دوستي و فرهنگي بين خوي و قونيه هرچه سريع‌تر ايجاد شود.


ناظري ادامه داد: برگزاري جشنواره و كنگره‌ بين‌المللي شمس تبريزي در محل مقبره‌ي او در خوي، اهميت اين موضوع را به همه اثبات كرد و بعد از اين، مسؤولان كشور بايد با تسريع در روند احيا و بازسازي مقبره‌ شمس تبريزي در خوي، آن‌را به يك مجموعه‌ فرهنگي، گردشگري و بين‌المللي در حد نام و شخصيت شمس تبديل كنند و اين پل دوستي و فرهنگي نيز سريع‌تر ايجاد شود.


وي پيام مولانا به شمس را خطاب به مردم جهان و پيام عشق دانست و بيان كرد: مولانا مردم دنيا را به وحدت، يكپارچگي و دوست داشتن فرا مي‌خواند.


وي افزود: اميدوارم اين همه لطف مردم و مسؤولان جهان را بتوانم پاسخ دهم و خادمي قوي براي اشاعه‌ فرهنگ و انديشه‌ي مولانا و شمس در جهان باشم.

۲۲ آذر ۱۳۸۶

ميزان

به دوستاني كه بعضا كارشون رو سفت و سخت چسبيدن و از تغيير شرايط در هراسند مي‌گم كه اوضاع در بيرون آنچنان هم كه مي‌گن نامطلوب نيست. فقط كافيه كمي تلاش كنيد و خودتون را نشون بدهيد؛ موفقيت از آن كساني است كه خودشون رو باور دارن. وقتي هم كه اومدين بيرون مي‌بينيد كه اون جايي كه بودين و اون شرايطي رو كه تحمل مي‌كردين، بهشت آمال نبوده و نيست. البته اعتراف مي‌كنم كه هيچ جايي اين طور نيست. اما براي مثال آن‌چه براي همكاراني كه از خبرگزاري اومدن بيرون و البته خودم رو بيشتر بسنجيد.

۲۰ آذر ۱۳۸۶

شروع

خوشبختانه! امروز پس از اینکه پیشتر خبر رو با واسطه شنیده بودیم، از دبیر محترم سایت گردشگری شنیدیم؛ از این پس باید به صورت حق التحریری کار کنم که البته مقدمه ای خواهد بود برای وداع با این خبرگزاری که تلاطم زیادی خصوصا در این اواخر داشت. مطمئنا ملاحظات مالی در بین من و سایر افرادی که به سرنوشت من در میراث خبر دچار شدند، بی تاثیر نبوده اما گویا مهوشِ مهرکیان، همون مرجان خانم! تنها نوک دماغش رو در این تصمیمگیری دیده. هرجی نیست، اهل جدل و کل کل هم نیستم، تا آخر ماه می مونم و بعد، خدافظی با همه موفقیت هایی که داشتم و درس هایی که یاد گرفتم و رفاقتهایی که کردم،

۱۸ آذر ۱۳۸۶

حفاظت

صحبت کردن درباره محیط زیست کمی ساده به نظر می رسه اما عمل کردن به اون رو کمتر در رفتارهای اطرافیان می بینیم. البنه اونچه که نمود بیشتری در این روند داره بی تفاوتیه تا بی مسئولیتی! یعنی دوستان به جای اینکه نسبته به وضعیتی که دور و برشون می گذره حساس باشند، انگار عکس العملی ندارند. در کنار این موضوع بد نیست اشاره ای هم به بحث مرمت و حفظ آثار تاریخی داشته باشیم. موضوع گردشگری خصوصا بعد از ادغام سازمان میراث فرهنگی با سازمان ایرانگردی و جهانگردی و تشکیل معاونتی در دولت مورد توجه سرمایه گذارانی که البته بیشتر دولتی هستند قرار گرفت؛ چرا که دستیابی به درآمدهای قابل توجه از این راه و با ارایه طرفندهایی که از دست هر کسی بر نمی آد سهل الوصول تره. به همین منظور بی توجهی به آثار تاریخی و تخصیص ندادن بودجه و هزینه مناسب برای نگهداری از آثار تاریخی باعث شده، میراث تاریخی و البته طبیعی ما با تخریب جدی مواجه شه. پیشنهاد می شه در این راه کارشناسان بر این موضوع که تا میراث تاریخی و گنجینه تمدنی و همچنین محیط طبیعی وجود نداشته باشه، گردشگری عملا بی فایده و بی نتیجه خواهد بود اصرار بورزند تا شاید فرجی در حیطه نگهداری آثار پدید بیاد؛ امیدواریم

و مي‌ميرند


دفترهاي سپيد بي‌گناهي

...دفترهای سپيد ِ بي‌گناهي

به تشتي چوبين

بر سر

معطل مانده بر دروازه‌ی عبور:

نخ ِ پَرکي چرکين

بر سوراخ ِ جوالدوزی.

اما خيال‌ات را هنوز

فراگرد ِ بسترم حضوری به کمال بود

از آن پيش‌تر که خواب‌ام به ژرفاهای ژرف اندرکشد.

گفتم اينک ترجمان ِ حيات

تا قيلوله را بي‌بايست نپنداری.

آن‌گاه دانستم

که مرگ

پايان نيست.

۱۷ آذر ۱۳۸۶

بي‌خيال

بي‌خيال سياست؛‌ خودش خشك مي‌شه مي‌افته، فعلا هوا رو بچسب

۱۵ آذر ۱۳۸۶

فصل ديگر

كار توي خبرگزاري بسيار در هم پيچيده. علاقه به اين حوزه كاري از يك طرف و از طرف ديگر ايجاد محيط‌هاي جديد كاري با تجربه و مطلوب، من رو در وضعيت پيچيده‌اي قرار داه. بيش از 3 سال كار در اينجا از يك طرف و از طرف ديگر سردرگمي كه نسبت به اين فضا وجود داره كار رو سخت تر مي‌كنه و احتمالا منجر به جدايي من از اين مكان كاري خواهد شد، البته بر خلاف ميل باطني. هفته پيش كار تو راديو رو بي‌خيال شدم، ‌با وجود اونكه مي‌تونست دريچه جديدي برام باشه، ‌اكنون اما ديگه نميتونم اون چيزي كه پيش پاي منه و مي‌تونه آينده‌اي بهتر از امروز رو برام فراهم كنه،‌ رها كنم. مي رم اما مي‌دونم كه اينجا برام زندگي بود و همه چيز بود و هست. شايد هم ناچار شدم به خاطر اين ميل باطني‌اي كه نسبت به خبرگزاري دارم، ‌كار رو به صورت حق‌التحرير ادامه دادم، ‌نه ثابت

****

....اين . فصل ديگري ست

كه سرمايش از در ون

درك صريح زيبائي را

پيچيده مي كند .

يادش به خير پائيز

با آن

توفان رنگ ورنگ

كه بر پا

در ديده مي كند !

هم بر قرار منقل ارز يز آفتاب .

خاموش نيست كوره

چو دي‌سال :

خاموش

خود

منم !

....

۱۳ آذر ۱۳۸۶

درِ بسته

آقاي علي‌آبادي بالاخره در پروژه رياست بر فدراسيون فوتبال ناكام موند. اين هم جزئي از جاه طلبي‌هاي مديران مملكتي ماست كه مي‌خوان در همه زمينه‌ها حضور داشته باشن و تحمل ديدن يه نفر مخالف رو هم ندارن. امروز ففا در مصاحبه‌اي به رويترز گفته كه اگر اين اتفاق رخ دهد، ‌فوتبال ايران به حالت تعليق در خواهد آمد. اين موضوع البته در بسياري از موارد هم به نتيجه رسيده. نمونه بارز اون حضور معاونت گردشگري در فدراسيون اسكواشه. اين ملك‌زاده كه در اداره گردشگري كشور درجا زده، حالا از سوي همون آقايي كه هوس رياست فدراسيون فوتبال رو داشت،‌ شدن سرپرست و احتمالا در چند ماه آينده تعدادي از روساي هيات‌هاي استاني هم قراره عوض شن و در نهايت و به‌دنبال يك انتخابات كذايي،‌بشن رئيس فدراسيون اسكواش. اونچه كه بيش از همه مسخره مي‌نمايد اينه كه فكر كنم اين ملك‌زاده هه تا حالا يك‌بار هم نرفته توي تماشاي اين ورزش چه برسه بخواد راكت رو به توپ بزنه.

عكس‌هايي از ايران

عكس‌هايي از ايران در سايت نشنال جئوگرافيك :












۱۲ آذر ۱۳۸۶

بر فراز لوتسه


سفر بي‌خطر

رئيس جمهوري امروز 12 آذر قراره به اجلاس خليج در قطر بره. حضور در اين اجلاس كه در مطبوعات ايران با نام خليج‌فارس معرفي شده براي رئيس جمهور كه مدعي حفاظت از تاريخ، فرهنگ و تمدن ايراني هست غير قابل پذيرشه. ظاهرا احمدي‌نژاد در حال حاضر تنها به انرژي هسته‌اي فكر مي‌كنه و توانايي تمركز بر روي اوضاع داخلي كشور، ‌استعفاي وزار و يا تاراج تاريخ و تمدن ايراني به عناوين مختلف رو نداره. سفر خوش برادر

۱۱ آذر ۱۳۸۶

به پيش‌واز روز جهاني كوهستان



كوه‌ها با ارزش‌ترين تفرجگاه‌ها هستند كه ما بي آنكه هزينه‌اي براي آنها پرداخته باشيم، از آنها استفاده مي‌كنيم. به پاس برخورداري از اين نعمت بي‌نظير و براي آنكه خود و فرزندان‌مان بتوانيم هميشه از آن بهره‌مند شويم. لطفا به نكات زير توجه داشته باشيد:


1 _ لازم است هميشه يك كيسه همراه داشته باشيم و زباله‌هاي خود را در آن بريزيم و به محل‌هاي جمع‌آوري زباله برسانيم.


2 _ زباله‌هاي تجزيه‌نشدني (پلاستيك، نايلون، شيشه، قوطي، و ...) براي هميشه در طبيعت باقي مي‌مانند و منظره بسيار زشتي مي‌سازند، جمع‌آوري جداگانه اين قبيل پس‌مانده‌ها. بازيافت آنها را ساده‌تر مي‌كند و درآمدي را براي اشخاص دست‌اندركار اين امر موجب مي‌شود.


3 _ زباله‌هاي تجزيه شدني مانند پس‌مانده‌هاي غذايي، پوست ميوه‌ها و كاغذ نيز براي تجزيه كامل به زماني طولاني نياز دارند، ريخت و پاش آنها در طبيعت چشم‌انداز زشتي ايجاد مي‌كند و موجب آلودگي محيط مي‌شود.


4 _ به فرزندان خود آموزش دهيم كه از دفع ادرار و مدفوع و ريختن زباله‌ها در نهرها و رودخانه‌ها و حريم آنها جدا خودداري كنند.


5 _ به گياهان و جانوران كوهستاني و ديگر محيط‌هاي طبيعي آسيبي نرسانيم.


6 _ از بيراهه رفتن و ميان‌برزدن در مسيرهاي عمومي خودداري كنيم تا كمتري آسيب به دامنه‌ها وارد شود.


7 _ با متجاوزان به محيط‌هاي طبيعي برخورد كنيم و در نگهداري و احيا بقاياي طبيعت كشور بكوشيم.