گفتههاي برادر مرحوم نعمتي در مورد حادثه نانگا پاربات:
انسانها همواره سعي ميكنند همواره با كمترين هزينه به اهداف خود دست يابند اما حوادث موضوعي است كه اين خواسته را به هم ميزند و هزينههايي به انسانها تحميل ميكنند.
كوهنوردي نيز از اين قاعده مستثني نيست. انسانها دوست دارند از زيبايي و شكوه كوه براي تامين نيازهاي روحي و جسمي خود استفاده كنند و با ايستادن بر روي قلهها و شكوه و عظمت كوه شريك شوند. اما همين خواسته به خصوص در هنگام شهرت طلبي افراد و گروهها با قربانيدادنهاي غيرمنطقي همراه ميشوند و براي رسيدن به آن بلندي هزينههاي سنگيني پرداخت ميشود.
درست است كه آلمانيها براي رسيدن به قله نانگا ده ها كشته دادند اما آنها درشرايط حداقل آگاهي نسبت به نانگا و درفضاي مبارزهجويانه دچار حادثه شدند، حادثهاي كه هيچگاه نظام فرهنگي كوهنوردي را زير سوال نبرد و شهرت طلبي حاكم بر گروه آلمانيها به كل آلمان مرتبط بود و ميخواستند ملتي سرآمد باشند. اما در حادثه نانگا شهرت طلبي فردي و گروهي باعث حادثه شد.
كوه را بخشي از طبيعت گستردهاي است كه انسان را به مبارزه فرا ميخواند؛ مبارزهاي كه هدف نهايي آن رشد و تكامل انسان در تمام عرصهها است. هرحادثه بخشي از اين مبارزه به حساب ميآيد بخشي كه با تمام وجود بايد از بروز آن جلوگيري كرد و با كمترين هزينه به كوه دست يافت و در صورت رخ دادن بايد به خوبي بررسي و تحليل شود و با توسعه شناخت و ارتقا سطح تصميمها و اقدامات در جلوگيري از بروز حادثه در آينده كار كرد.
حوادث كوهنوردي به دو رويكرد تقسيم ميشوند: رويكرد اول؛ در اين رويكرد افراد سعي ميكنند با مقصر تراشي، تناقض گويي و ايجاد ابهام، استفاده از تكنيك مرور زمان و مواردي از اين دست، تمايل واقعي حادثه را ابتر كنند. گرهي ناگشوده به گرههاي ديگر اضافه كنند و در صورت اجبار به بررسي موضوع، سعي ميكنند موضوعات در سطح بماند. از مهمترين دلايل اين افراد براي اين نوع برخورد با حوادث ميتوان به گريز از مسووليتپذيري و پاسخگويي باور به رسيدن به هدف به هرقيمت، مهمبودن هدف و نه كميت و كيفيت هزينهها، عدم درك ماهيت موضوع و موارد ديگر اشاره كرد.
اما رويكرد دوم كه ميتواند تامين كننده كليديترين نياز كوهنوردي براي رشد و تكامل به حساب بيايد به ضرورت تحليل هر حادثه باور عميق دارد. هرچند كه برخي از افراد بسيار مشتاق هستند كه در زمان هرچه سريعتر پرونده اين حادثه چه در افكار عمومي و چه در جمع كوهنوردان بسته شود و با بروز حادثهاي ديگر بذر فراموشي در اين خصوص پاشيده شود. اما ويژگي و شرايط اين حادثه آن هم در فضاي فرهنگي ايران كه استخوانبندياش بر ايثار و گذشت و همگرايي قرار دارد به گونهاي است كه بعيد است به فراموشي سپرده شود.
سامان نعمتي براي قروه و استان كردستان كوهنوردي بزرگ است كه نقشي پيشرو در همه برنامهها داشته است اما عظمت كار سامان تنها به خاطر اجراي برنامههاي كوهنوردي وي در داخل ايران نيست. سامان نعمتي با ماندن در نانگا نقش و جايگاه پيشرو در اصلاح و بازنگري در كوهنوردي ايران يافته است.
همانگونه كه برخي از رشتههاي ورزشي ديگر در يك مقطع زماني بنا به ضرورت متحمل بازنگري و تغييرات اساسي ميشود براي كوهنوردي ايران، امروز آن لحظه است. لحظهاي كه سامان نعمتي و حادثه نانگا به ما نشان ميدهد. اين حادثه در زمينههاي مختلف چالش بزرگي را ايجاد كرده است كه متاسفانه برخي از كارشناسان به هر دليل به آن توجه ندارند و تنها به اينكه ايستادن در قله نانگا افتخار بزرگي است ميپردازند در حالي كه بازتاب تنها ماندن يك كوهنورد ايراني در ارتفاع 7800 متري آن هم با توجه به شرايط سامان و برنامه اجرا شده، در سطح افكار عمومي جهان و داخل ايران تخريب فرهنگي بزرگ است كه تا سالها اذهان را به خود مشغول خواهد كرد.
بيبرنامگي و ضعفهاي سرپرستي و عدم پايبندي به اصول منطقي و ارائه اطلاعات صادقانه در جهت شكلگيري برداشتي نسبتا واحد از حادثه آن هم منطبق بر واقعيت از مسائل ديگر اين حادثه است كه كارشناسان و افراد مرتبط كمتر به آن پرداختند كه اين موضوع نشانگر تلاش اين افراد براي مديريت زماني اين حادثه به سمت فراموش شدن است؛ غافل از اينكه با اين كار جامعه كوهنوردي متضرر اصلي خواهد بود.
امروز براي همه كوهنوردان لحظهاي حساس و سرنوشتساز است؛ همانگونه كه در اجتماع نبرد ميان فردگردايي و خودپرستي افراطي با همگرايي و همبستگي افت و خيز ادامه دارد. امروز با حادثه نانگا اين نبرد در جامعه كوهنوردي وارد مرحله جديد شده است و سامان نعمتي با فدا شدن در اين راه جهت مسير خروج از گرداب قلهپرستي و شهرت طلبي را كه اوج خودپرستي است را به ما نشان مي دهد.
تا ديروز اگر كسي گرده قاجر را براي كوه انتخاب ميكرد كه تنها از كوه لذت ببرد و با ايستادن بر قلهها بر خود ببالد، بعد از حادثه نانگا هدف ديگري پيدا كرده است هدفي كه سامان آن را با تمام وجود به همه ما ميگويد. كوهنوردي در هر كوه چه بالاي هشت هزار متر و چه در يك تپهاي در داخل ايران بايد در جهت تقويت همبستگي و ايثار انسانها نسبت به هم باشد.