آقاي علي‌آبادي كمي مطالعه كنيد

اي‌كاش رييس محترم سازمان تربيت‌بدني كه بيش از 14 ماه است كه عهده‌دار اين سمت شده‌اند، پيش از حضور در نخستين جلسه خود با اعضاي فدراسيون كوهنوردي كمي مطالعه مي‌كردند، تا با قاطعيت نگويند: ايران 12 قله بالاي چهار هزار متر دارد و زمينه شادي وصف‌ناپذير حاضران در مجلس را فراهم كنند

«علي‌آبادي» كه به قول سرپرست جديد فدراسيون كوهنوردي، اوايل دهه 60 مدير بخش جنگ وزارت راه بودند گويا فراموش كردند كه كمي مطالعه و حتي چندبار حضور در مناطق كوهستاني مانند زردكوه و دنا و علم كوه، گوياي اين است كه تعداد قله هاي بيش از چهار هزار متر ايران سه رقمي است. توقع گفت و‌گو با يكي دو كارشناس كوهنوردي كه خوشبختانه در كشور كم هم نيستند به ايشان توصيه مي‌شود تا از اين به بعد يه دفعه نگن ايران بيش از ده قله بالاي پنج هزار متر داره

به هر حال اين اظهارنظر جالب رييس سازمان تربيت‌بدني زماني انجام شده كه او، حتي در جلسه توديع رييس قبلي فدراسيون كوهنوردي، يعني آقاجاني حاضر نشده بود. اما جلسه‌اي با هزينه قابل توجه – از تنوع ميوه، شيريني و نهاري كه ترتيب داده بود به چشم مي‌آمد – در سازمان تربيت‌بدني برگزار كرده بود تا آقاي هوايي، سرپرست جديد فدراسيون كوهنوردي بگويد: بايد اين‌كار را كرد و بايد ان كار را كرد و نبايد اين گونه عمل كرد

اما بايد گفت اين دو – هوايي و علي‌آبادي – به موضوعات مهم هم نگاهي داشتند. علي آبادي از تغيير و تحول در مديريت‌هاي پوسيده خبر داد و هوايي هم خوشبختانه حداقل در حرف اعلام كرد ساخت و سازهاي ما در محيط‌هاي كوهستاني بايد بر مبناي فرهنگ‌هاي محلي و وضعيت محيط‌زيست انجام بگيرد. قابل توجه عباس محمدي

پيش از جلسه امروز كه در سازمان عريض و طويل تربيت‌بدني برگزار شد و زماني كه وارد در ساختمان اين سازمان شدم، آقاي قاضي و بقيه اعضاي كميته‌هاي رو ديدم كه اجازه ورود اون‌ها به داخل ساختمان رو نداده بودند. كاشف كه به عمل اومد معلوم شد يه جورايي كم كاري شده، از كي؟ نمي‌دونم

جوادي با محيط‌زيست بيگانه است

الهام، سخنگوي هيات محترم دولت، در جلسه اين هفته خودش در برابر خبرنگاران با آرامش تمام گفت:خانم جوادي مطالعات زمين‌شناسي دارند و متخصص محيط‌زيست نيستد. اظهار نظرهايي كه مي‌كنند هم تخصصي محيط‌زيست نيست بلكه بيشتر به حوزه زمين‌شناسي باز مي گرده

او همچنين گفته كه اين خانم!! معتقده كه حتي سنگ‌هاي گرانيتي اشعه راديواكتيويته دارند و نسبت به استفاده از اين سنگ در محل كار خود حساسند

لغو مصوبه ممنوعيت استقرار صنايع در تهران و حومه 120 كيلومتري شهر پايتخت سبب شد تا الهام براي نحستين‌بار از افزايش حساسيت‌هاي زيست‌محيطي و قوانين افراطي در اين بخش گلايه كند:اين تصميم مغاير با ضوابط زيست محيطي نبوده و با رعايت قوانين محيط زيست بوده و اين قوانين همواره مورد توجه دولت بوده، اما گاهي با يك نگاه خاص به شكلي تصميمي گرفته مي‌شود بعد متوجه مي‌شويم مي‌توان آن مشكل را به راحتي رفع كرد

الهام در مورد اظهارات جديد رئيس سازمان محيط زيست در مورد آلودگي خاك يكي از شهرهاي شمالي به تشعشعات رادیواکتیويته به مزاح گفت:محيط زيست يك سازماني است كه رييس‌اش يك زمينه شناس است و گاهي نظراتش را در قالب زمين‌شناسي ارائه مي‌كند و نگرش‌ آن‌ها همراه، در مورد آلودگي است مگر خلافش ثابت شود

وي افزود:نظر رئيس اين سازمان در مورد نوع بافت و خاك اين منطقه بود. حتي وي معتقد است سنگ‌هاي گرانيتي داراي اشعه راديواكتيوي هستند و نگرش‌هاي تخصصي زمينه ‌شناسي دارد به همين دليل معلوم نيست با چه ميزان دقت و كارشناسي مطرح شود

به اين ترتيب مي توان تصور كرد آقاي الهام با اين موضع‌گيري عليه جوادي، سعي دارند مقدمات جابجايي ايشون در سازمان حفاظت محيط‌زيست رو فراهم مي كنند. بنده خدا جوادي

پارسال كه تازي اين خانم اومده بود به سازمان حفاظت محيط‌زيست، اينانلو از طرف ميراث‌خبر يك گفت‌و‌گويي با جوادي داشته كه جواب سوال آخرش جالبه

اينانلو: هرچند آخرين سوال را پرسيدم، اما سوال ديگري هم دارم كه به هيچ يك از مباحث مطرح شده مربوط نيست. سوال من البته بسيار دوستانه است. دليل انتخاب شما براي رياست سازمان حفاظت محيط زيست چه بوده است؟ آيا رييس‌جمهور يك زن را انتخاب كردند ، چون يك زن مي‌تواند با حس مادرانه و مسئولانه خود مسائل و مشكلات زمين و محيط‌زيست را بهتر حل كند، يا به اين دليل بوده كه فقط يك زن در كابينه باشد؟

جوادي: براي اين كه جواب صحيح به شما داده باشم مستقيما سخن رييس‌جمهور را نقل مي‌‌كنم. زماني كه من از ايشان پرسيدم چرا من را انتخاب كرديد. نگاهي مصمم به من انداختند و گفتند، به خاطر صداقتت

ايواك مين‌اف غارنورد در ايران

گروه 22 نفره غارنوردي كه از كشورهاي روسيه، اوكرائين، آلمان، انگلستان و ايران تشكيل شده قرار اين هفته بياد ايران و از غارهاي «سراب» همدان و «پراو» در كرمانشاه ديدن كنه. البته بيشتر برنامه اين گروه كه قرار 20 روز در ايران بمونه تهيه نقشه از غار سراب همدانه. درصورتي كه اين غار مناسب گردشگري باشه، به يكي از مناطق جذب توريست تبديل مي‌شه، مثل علي‌يرد و كتله‌خور. اما اگه عبور و مرورو داخل اين غار كار هر كسي نباشه، اين نقشه‌ها در اختيار ماجراجوياني مثل افشين يوسفي و كاظم فريديان و رفيقاش قرار مي‌گيره.

يوري ايواك مين‌اف سرپرست اين گروهه كه چند سال پيش عميق‌ترين غار دنيا در گرجستان را كشف كرد.

اين غار با نام «ورونجا» در منطقه «آب‌خازيا» گرجستان واقع شده است. عمق ورونجا دو هزار و 160 متره و عمليات اكتشاف اون از سال دو هزار ميلادي آغاز شد. اين عمليات براي كشف عمق بيشتر غار همچنان ادامه دارد.

اين اولين گروه غارنورد خارجي نيست كه وارد ايران شده. اولين گروه غارنوردي از كشور انگلستان در دهه 50 براي شناسايي عميق‌ترين غار جهان به ايران آمده بود كه ناكام ماند. اونها بر اساس اعلام شركت اكتشاف نفت فكر مي‌كردند غار «پراو» از سليمانيه عراق تا كرمانشاه ادامه داره. اما تحقيقات بعدي نشون داد عمق اين غار خيلي كمتر از اون چيزيه كه فكرشو مي‌كردند.

يك زيست‌شناس انگليسي هم پنجاه سال پيش براي كشف «ماهي كور» در كوه‌هاي زاگرس وارد ايران شد. او ماهي قرمز رو پيدا كرد اما هرگز مقصد خودش رو اعلام نكرد.

قاضي وبلاگ‌نويس

حدود دو سال پيش بود كه اولين بار ديدمش. توي ساختمون فرهنگستان در منطقه ولنجك. اما شايد هيچ وقت فكر نمي‌كردم قرار گذاشتن با اين بابا تا اين حد سخت و به عبارتي غيرممكن! باشه. به هر حال توي فاصله آشناييم با محمدرضا خليلي‌قاضي تنها سه بار سعادت ديدار با ايشون نصيب ما شد. مهمترين عاملي كه باعث مي‌شد من با قاضي همكار شم تنها كوهنوردي و گشت كوهستان نبود، اولا ايشون يك مدت توي شهرك غرب مي‌نشست و بي اينكه بدونه من مي‌بينمش عصرها با تاكسي‌هاي شهرك‌غرب تجريش روانه منزل مي‌شد. اون موقع پاتوق «ميراث‌خبر» كاخ نياوران بود. علاوه بر اين آقاي قاضي با همين ميراث‌خبر يه خصوص بخش فني‌اش يه سرو سّري داشت !! و شايدم داره كه البته به ما مربوط نيست

به هر حال وقتي توي كوهنوشت ديدم آقاي قاضي وبلاگ زده احساس كردم حتما يه تحولي در خودش ايجاد كرده و مي‌خواد علاقه‌مندايي مثل من رو بي‌نصيب نگذاره.

وظيفه ما عرض تبريك و موفقيت در انجام امور «سايبري» شماست آقاي قاضي عزيز.

همه چيزمان را فراموش كرده‌ايم

تاريخ ايراني سراسر سرشار از فرهنگ است و هنر و البته تاراجي كه از اين‌ها شده.

من در جايگاهي نيستم كه بتونم در مورد هنر و فرهنگ و تمدن ايران باستان تا امروز چيزي بگم، اما در مورد ورزش و ورزش هاي باستاني ايران اتفاقات زيادي افتاده. همين بس كه كورس سواركاري كه از ايران اومده الان در تركيه و فرانسه - و به زودي زود در كشورهاي عربي - چنان رونقي گرفته كه بيا و ببين. نژادهاي اصيل ما رو هم كه به يغما بردند و با نسل كِشي همون‌ها رو با قيمت‌هاي بالا به ما و ديگران مي‌فروشند.

چوگان هم همين طور. تا چند سال پيش هيچكي نمي‌دونس كه اين ورزش مال ايراني‌هاست و اگه ايلخاني‌زاده – رييس فدراسيون چوگان – نبود تا از جيب مباركش پول براي دعوت از تيم‌هاي خارجي و برگزاري مسابقات داخلي خرج كنه تا حالا هم بعيد به نظر مي‌رسيد كه كسي اين ورزش را مي‌شناخت.

كوهنوردي، ورزش باستاني، هاكي و ورزش‌هاي ديگه‌اي هم هستند كه به اين سرنوشت دچار شده‌اند. بي‌توجهي از سوي مسئولان تربيت‌بدني و فراموشي مسئولان ميراث‌فرهنگي براي تعجيل در ثبت آن‌ها در ميراث معنوي.

امروز مطابق معمول خبري را روي سايت مي‌گذاشتم در مورد ورزش كبدي يا زوو. کبدي ورزش باستاني ايرانه و قدمتي 500 ساله داره. اما به دلايلي كه گفته شد ريشه اصلي اون هندوستان معرفي شده. اين كشور حتي مسابقات مختلف بين‌المللي را در مكان‌هاي جذابش برگزار مي‌كنه براي جذب گردشگر.

براي تكميل خبرم «جست‌و‌جو» دادم توي گوگل كه عكس پيدا كنم. خب در درجه اول سايت كبدي به زبان انگليسي اومد و بعد چند تا سايت ديگه كه هيچ‌كدوم ايراني نبودند. در ميون اين سايت‌ها، بيش از همه ويكي‌پديا به چشم مي‌اومد. از روي كنجكاوي وارد سايت شدم اما متاسفانه توي ليست كشورهايي كه به اين ورزش مي‌پردازند اسامي‌اي مانند ژاپن و يري‌لانكاه به چشم اومد ولي از ايران خبري نبود. البته با تلاشي كه شد و كمكي كه خانم شيرآقايي كرد تونستيم ايران رو يه جايي اون وسط‌ها جا بديم اما معلوم نيست اين قضيه تا كجا پيش‌رفته و تا كي ادامه خواهد داشت.

همه مي‌گن فالاني كاري نمي‌كنه، فلان سازمان كمك نمي‌كنه اما مي‌شد با يك تلاش جزيي اين ورزش رو حتي با نام ايراني «زوو» به جهانيان معرفي كرد نه كبدي.

به هر حال قراره اين ورزش به صورت نمايشي در مسابقات المپيك 2008 پكن چين برگزار شود اميدواريم تا اون موقع چه از نظر فني و چه از نظر معنوي بتونيم ايران را حداقل به عنوان يكي از خاستگاه‌هاي اين ورزش معرفي كنيم.

Enjoy it!

مطابق معمول هر ساله، عيد فطر امسال هم دستخوش تغيير شد،‌ جالب اينجاست كه به دليل اينكه مردم كشور ما تو اين مدت خيلي كار كردند، آقاي رييس جمهور اين اجازه رو بهشون داد كه بنشينند خونه‌هاشون و خستگي در كنند تا با ايمان بيشتري بر سر كار حاضر كنند. احتمالا براي بالابردن ايمان و تقوي، مردم محترم تهران و شهرهاي ديگر گزينه‌هايي همچون شمال و كلاردشت يا سرعين رو انتخاب مي‌كنند. عباس محمدي گفت:«لذت ببر از زندگي!» و باقي ماجرا

اين تصميم هيات خيلي محترم دولت زماني اتخاذ شد كه رييس جمهور «فهيمم» ايران در نطقي اعلام كرد:«كي مي‌گه دو بچه كافي است؟ كشور ما توان پاسخگويي به نيازهاي 120 ميليون نفر رو داره.» احتمالا تعطيل كردن چهارشنبه و پنج‌شنبه هم به همين دليل بوده. جوان‌ها بروند در فضايي آرام به توليد مشغول شوند.

از فردا قراره به جاي اينكه فشار كاري مردم رو از توليد و تكثير باز بداره، روزهاي پنج‌شنبه هم مانند جمعه تعطيل شه. هر كسي هم كه در اين روزها مشغول به كارآفريني و اشتغال باشه دارش بزنند.

آقاي عظيمي به من گفت:«شكل قضيه در جامعه ما فرق كرده،‌صحبت‌هايي كه در جامعه شنيده مي‌شه تاسف‌باره. امروز رفتن بهتر از فرداست.» ابزار ما پوسيده است و نيازمند تعويض

اتاق بازرگاني و گردشگري

چند سال پيش بود، پس از روي كار آمدن بهزاديان. من تازه با اتاق بازگاني و ماهيتش آشنا شدم. اما ديروز اين فرصت به من دست داد تا با خبري كه از «دانشمند» خوندم، يه سري بهش بزنم. اونم توي اتاق بازرگاني تهران.

اين آقا، مهندسي برق خونده بود و مديريت بازرگاني و هم مديريت صنعتي رو در دوره فوق ليسانس هم در دوره فوق‌ليسانس. اما اكنون از بد حادثه يا يه چيزي توي اين مايه‌ها شده رييس كميسيون گردشگري اتاق بازرگاني.

توي صحبت‌هاش مدام از تجربيات گردشگري كشورهاي مختلف حرف مي‌زد كه لابد رفته بود و از نزديك لمس كرده بود. كارشون اونجا مشاوره است و پاسخ به پرسش‌هاي علاقه‌مندان به سرمايه‌گذاري و كسب مال و منال، البته با رعايت منافع ملي.

از خصوصيات اين بابا ظاهر آراسته‌اش بود كه كمي هم عجيب به نظر مي‌رسيد. با كروات و كت شلوار اتو كشيده پشت ميزش نشست و دو ساعت درباره گردشگري و گردشگري ورزشي و خود كميسيون با من حرف زد و آخر سر اون چيزي كه مي‌خواستم رو درست جواب نداد. اما همه‌اش مي‌گفت:«دولت به بخش خصوصي وام بده تا گردشگري ورزشي رشد پيدا كنه... باشگاه‌هاي پرسپوليس و استقلال از حمايت دولت خارج شوند و تلاش كنند تا با ارايه خدمات متنوع گردشگران را جذب كنند... دولت به جاي عريض و طويل كردن خودش فرصت رو به بخش خصوصي بدهد و هزار نكته ديگه كه به‌زودي روي خبرگزاري منتشر مي‌شه.»

در نهايت دانشمند تلاش مي‌كنه اواخر اين ماه، يعني آبان،‌ يه كنفرانس يه روزه برگزار كنه تا تمام اهالي اين بخش دور هم جمع شن و با هم سازش كنن و حرف بزنن تا اين كشتي به گل نشسته به راه خودش ادامه بده.

اما مهندسي كه ايشون باشه در پاسخ اين سوآل من كه گفتم:«آقاي دانشمند، حالا كه مي‌گيد اتاق به بخش خصوصي كمك مي‌كنه و از اين جور حرف‌ها، بنده به عنوان يك مدير توريسم ورزشي!!! كجا برم.» جوابي نداد و طفره رفت و هي گفت بخش خصوصي كمك مي‌خواهد و بخش خصوصي كمك مي‌خواهد.

امورز وقتي رفتم جشنواره اسب ايراني را پوشش خبري بدم، با خودم گفتم بهتره به خودم متكي باشم و تلاشم رو بيشتر كنم تا در كنار chn.ir يك كار ديگه‌اي هم داشته باشم. اول از همه گفت‌و‌گو با موسسه opt به ذهنم رسيد كه در روزهاي آينده مي‌رم سراغش. دوم هم... بگذار نگم تا قطعي شه بعد...

تهران نجات مي‌يابد؟

بالاخره پس از ماه‌ها بحث و جدل ميان اعضاي شوراي شهر و شهرداري و سازمان‌هاي غير دولتي فعال و شهرداري و مخالفت برخي از اصحاب قدرت، موضوع تخريب ساخت و ساز در ارتفاعات بالاي هزار و 800 متر جدي شده و قرار از ماه آينده اين اماكن قلع و قمع شوند.

خوشبختانه با اين اوصاف مي‌توان به آينده هواي تهران و منظره كوه‌هاي شمال اين شهر اميدوار شد چرا كه رشته كوه جنوبي البرز مركزي كه حدود 10 قله را دربرگرفته تنها دل‌مشغولي عده زيادي از مردم است كه مي‌توانند با كمي راهپيمايي و كوهپيمايي تهران را زير پاي خود ببينند.

حالا فرض كنيد اگر با روند ساخت و ساز در اين مناطق برخورد نشود، بعيد نيست سازمان ميراث فرهنگي نوك قله توچال هتل بزنه به اميد جذب گردشگر فرانسوي يا وزارت نفت براي اينكه مديرانش از هواي پاك ارتفاعات تهران لذت ببرند تا خسته نشوند با همكاري وزارت راه يك اتوبان 6 بانده تا پناهگاه دارآباد بزنه.

اما متاسفانه با وجود تلاش‌هاي بعضي از كوهنوردان براي جلوگيري از اين ساخت و سازها، فدراسيون كوهنوردي و سازمان محيط‌زيست كه هر كدام به نوعي از كوه و محيط كوهستان بهره‌برداري مي‌كنند در اين بين ساكت ماندند و پا پيش نگذاشتند.

اميدواريم نه تنها ارتفاعات شمال تهران بلكه همه كوهستان‌هاي ايران مانند دماوند، علم كوه، سبلان و .... از ماشيني شدن به دور بمانند تا بعضي زمان‌ها جاهايي باشند كه آدم رو به اصل خود باز گردانند، هرچند كه لذت گرفتن حمام با آب داغ و يا جكوزي با ماساژهاي ويژه!! در جواهرده رامسر و كلاردشت چند ساليه كه رو بورسه و احتمالا جنگل‌هاي ارسباران و دماوند و كوهستان‌هاي منطقه لواسان و فشم هم در حال تجهيز به اين تكنولوژي هستند.

خدا به خير كنه.

خوشبختانه هواي تهران چند روزي است كه باراني شده و پاك. پيشنهاد مي كنم براي اينكه يك تحولي در خودتون داشته باشيد اواخر هفته يك سري به ارتفاعات تهران بزنيد و البته ردّي برجاي نگذاريد.

ميلاد

ناگهان
عشق
آفتاب‌وار
نقاب برافكند
و بام و در
به صوت تجلی
درآكـنـد،
شعشعه‌ی آذرخش‌وار
فروكاست
و انسان
برخاست.

من(حسين سلطان‌زاده) اين‌بار براي توضح در بخش گردشگري، ورزش، نظرات و صحبت‌هاي پشت پرده آمده ام و تلاش مي‌كنم بدون درنظر گرفتن خطوط قرمز فعاليت كنم.
اين فعاليت‌ها با توجه به رسالتم -كه البته كمي ايده‌آل است- انجام مي‌گيرد و نه اهدافي كه باب ميل «سيستم» باشد. رسالت من رهايي از قيود و پيش‌داوري‌ها و روشن شدن زواياي نامفهوم اين بخش است كه با زندگي من چند سالي است كه گره خورده و شايد باز هم نشود.
با تشكر از همه عزيزاني كه در اين مدت با تلاششان سعي كردند حضوري در اين پهنه داشته باشم. از جمله هستي پودفروش (همسرم (، حسين رضايي ، عباس محمدي و پيشكسوت كوهنوردي، ابوالفضل عظيمي.
به اميد جهاني شايسته زيستن.